زلزله بم را به یاد میآورید؟
تیتر روزنامه های جمعه پنجم دی ماه 82: زمینلرزه شهرستان بم را تکان داد!
زلزله جان بیش از صد هزار نفر رادر زمانی کمتر از 12 ثانیه گرفت.
شهر کهنی که زلزله ویرانگر تار و پودش را در کمترین زمان ممکن درهمپیچید.
زمانیکه اهالی بم درخوابی آرام بودند و هیچ نمیاندیشیدند که فردایی برای آنان نخواهد بود.
صلابت نخلهای خرما، آهنگ دلربای خندههای کودکانه، صدای پرتقالفروش محله که تا آخرین دانهی پرتقالها را نمیفروخت دست از سراهالی برنمیداشت، شکایت پیرزنی که از بیماریش رنج میبرد و آرزوی مرگ داشت. نگاههای نگران مادری که با دعا و صلوات دخترش را به خانه بخت میفرستاد، دستهای نیایش زهرا که به آسمان بلند بود و آرزو میکرد که خدا را از نزدیک ببیند.
مثل تصاویر فیلمی کوتاه به سرعت از مقابل دیدگان میگذرند، گویا اصلا چنین شهر و مردمانی در تاریخ نبوده است.
گویا این خاک کویری همیشه مهمان سکوت مرگبار کویرنشینانش بوده است...
آری! مرگ نزدیک است. آنقدر نزدیک که شاید حسرت آخرین نگاه بر چشمان بهت زدهمان بماند.
حادثه بم نمونهای کوچک از صدها زلزلهای است که زمین شاهد بوده و خواهد بود.
آنان که باورمندانه حقیقت مرگ را پذیرفتهاند آنرا شربتی خوشگوار، جامه ای خوشبو و مرکبی راهوار تا سرای جاوید یافتهاند.
قرآن کریم از انسان میخواهد تا در آنچه میبیند بیاندیشد و عبرت بگیرد.
پرورگار متعال درباره تغییر و تحولات زمین میفرماید :
مثل زندگی دنیا همانند آبی است که از آسمان نازل کردهایم که در پی آن گیاهان زمین که مردم و چهارپایان از آن میخورند، میروید، تا زمانیکه زمین زیبایی خود را یافته و آراسته می گردد و اهل آن مطمئن میشوند که میتوانند از آن بهرهمند گردند، ناگهان فرمان ما شب هنگام یا روز فرا میرسد و آن چنان آن را درو میکنیم که گویی دیروز، هرگز چنین کشتزاری نبوده است، اینگونه آیات خود را برای گروهی که میاندیشند شرح میدهیم. (یونس/24).
آری.
اینجا دنیاست... ناپایدار و زودگذر. و به قول سعدی: آنچه را نپاید، دل بستگی نشاید.
کشتزار پهناوری که از گزند حوادث در امان نیست..
انسان در این دنیا میهمان است.
پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در این خصوص میفرماید:
هیچ کس در دنیا نیست مگر اینکه میهمان است و مال او امانت، پس میهمان میرود و امانت برگردانده میشود.(1)
دنیا سفری است کوتاه و انسان مسافر.
در روایتی دیگر(2) از پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پرسیدند: انسان در دنیا چگونه است؟
فرمود : همانند جوینده قافلهای که دامن، بالا زده است.
پرسیدند : چقدر در این دنیا اقامت دارد؟
فرمودند: به اندازه کسی که از قافله جا مانده است.
پرسیدند : پس فاصله دنیا وآخرت چقدر است؟
فرمودند:یک چشم بر هم زدن که خدای عزو جل میفرماید: آن روز پندارند که به جز ساعتی از روز درنگ نداشتهاند.
دنیا، کتاب قانون است، اگردر آن اندیشه کنیم و قوانینش را بخ درستی بیاموزیم، خواهیم دانست که سرای ناپایدار است و تغییراتش همیشگی است.
دیده حقیقت بین میخواهد تا عبرت بگیرد.
اگر چه هر حیاتمندی بر حسب طبیعتش خواهان زندگی است و به همان نسبت از مرگ گریزان؛ اما از این خواب جان آرام شیرین، نه باید هراسید و نه روی گرداند.
آنان که باورمندانه حقیقت مرگ را پذیرفتهاند آنرا شربتی خوشگوار، جامه ای خوشبو و مرکبی راهوار تا سرای جاوید یافتهاند.
اینان پیش ازآنکه اجلشان در رسد خود مرده اند: موتوا قبل أن تموتوا(بمیرید پیش از آنکه بمیرانندتان)
بار خود را بسته و آماده در آستانه مرگ ایستاده اند.
با این همه، انسان، این تماشاچی هر روزه ی مستند مرگ در هر کوی و برزن، زمانی به واقعیت « مرگ همین نزدیکی است » پی خواهد برد که خود تجربه کند و پیش از آن حتی دمی به حال زار خود نمی اندیشد که به کجا و کدامین سو، ره می پیماید: فَأَینَ تَذْهَبُونَ(پس به کجا میروید؟!)«التکویر/26»
پس دانستیم که :
برای دست یافتن به زندگی رضایت بخش، لازم است قوانین زندگی را بشناسیم. در کتاب آسمانی و روایات معصومین (علیهم السلام) این قوانین به خوبی بیان شده است. انسان مسافر جاده زندگی است باید قبل از آنکه وقت سفر تمام شود بهترین توشه را بردارد.
پینوشتها:
1. ارشادالقلوب /ص 23.
2. روضه الواعظین /ص 491
نویسنده: مهدیه خانی
نظرات شما عزیزان: